دیوانگان عاشق

اسم تو برای من مقدسه تا نفس تو سینه پر پر میزنه..

خنده ابدی ست، زندگی لایتناهی ست، جشن و شادی مسـتمر است. هنرپیشه ها عوض می شوند، ولی نمایش ادامه دارد. موج ها فرو می ریزند، ولی اقیانوس پابرجاست. تو می خندی، دگرگون می شوی، پس از تو دیگری می خندد؛ خنده همچنان پابرجاست. تو جشن می گیری، کس دیگری جشن می گیرد؛ جشن همیشه پابرجاست. هستی مداوم است، روندی پیوسته لحظه ای خلاء و وقفه در آن به وجود نمی آید...

ادمها می ایند گاهی در زندگی ات ميمانند ؛ و گاهی در خاطره ات ؛آن ها كه در زندگی ات ميمانندهمسفر ميشوند ؛آنها كه در خاطرت ميمانند كوله پشتی تمامِ تجربياتت برای سفر ؛ گاهی تلخ ؛ گاهی شيرين ؛گاهی با يادشان لبخند ميزنی ؛گاهی يادشان لبخند از صورتت برمیدارد ؛اما تو لبخند بزن به تلخ ترين خاطره هايت ؛حتی بگذار همسفر زندگی ات بداند ؛هرچه بود ؛ هرچه گذشت ؛تو را محكم تر از هميشه ؛و هر روز برای كنار او قدم برداشتن ساخته است .آدمها می آيند ؛و اين آمدن بايد رخ دهد ؛ تا تو بدانی ؛ آمدن را همه بلدنداين ماندن استكه هنر ميخواهد !

تنم می لرزه وقتی که ، تو رد می شی از احساسم چقد سخته،نمی فهمی ، به این کار تو حساسم...

تو دلم بعضی روزها میگم باید میرفت تا خوشبخت میشد لامصببببببببببببببببببب شاید .. ولی آخه بازم دلشورشو به جون میخرم  چراااااا خاطرم ولی جمع که دیگه قرص بالا نمیندازه  .:ی

شد یه بار با هم حرف بزنیم، همو بفهمیم؟؟؟ شد؟ نه خداییش شد؟ همینه که یه فنجون چای داغ رو بهت ترجیح میدم! لااقل اون زبونمو میسوزونه، نه دلمو..

از تو از تموم آدما با نگاه سردشون دیگه بیزارم عشقم... خستم..

هیش! آرام تر هم نفس حتی اگر تمام عمرت به دویدن ادامه دهی به هیچ کجا دنیا نمیرسی !!!!!!!!

ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻦ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﻣﺜﻞ ﻧﻔﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭﺵ ﺗﻀﻤﯿﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﮔﯽ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ. "ﺑﻪ"ﺁﻓﺮﯾﺪﮔﺎﺭ"ﻋﺸﻖ"ﻗﺴﻢ"ﺩﻭﺳﺘﺖ"ﺩﺍﺭﻡ

گفتم غم تو دارم چیزی نگفت و بگذشت حافظ خوشا به حالت یارم گذشت و یارت گفتا غمت سرآید

دوستم نداشتی و نداری اینو خوب میدونم عشقم

دلم حق داری عاشق باشی  ولی بدون این راهش نیست کسی رو نمیشه بزور عاشق کرد

دفعه ی دیگه که چشامو میبندم نمی خوام خواب تو رو ببینم

تن تو ظهر تابستونو به یادم میاره رنگ چشمهای تو بارونو بیادم میاره وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره قهر تو تلخی زندونو بیادم میاره . . . فریدون فروغی..

رفتن همه ولی نترس ... من که طرفدار تو ام.. اینکه نگات نمیکنم یعنی گرفتار توام

یکمی ساده ترش کنم . تو قرص اصابتو بخور اما.. بی تو کم می آرم .. بی تو نمیشه.. بی تو سخته.. جا میزنم نباشی.

باز هم دیدمش نه اینکه بغض کنم نه فقط از دور هزار سال پیر شدم.

عاشقم، اهل همین کوچه ی بن بست کـناری که تو از پنجره اش پای به قلب من ِ دیوانه نهادی تو کجا ؟ کوچه کجا ؟ پنجره ی باز کجا ؟ من کجا ؟ عشق کجا ؟ طاقتِ آغاز کجا ؟ تو به لبخند و نگاهی منِ دلداده به آهی بنشستیم. تو در قلب و منِ خسته به چاهی                                                                                      گُنه از کیست ؟                                                                                     از آن پنجره ی باز ؟                                   ...

گاهی .. که از دستت عصبانی ام یا باهات قهـــرم .. حس میکنم دیگه فراموشت کردم حس میکنم دیگه میتونم بدون ِ و زندگی کنم اما .. فقط یه تشابه اسم فقط یه شنیدن ِ یه تیکه کلام از زبان دیگری فقط یه بوی عطر .. فقط یکی از دور شبیه تو .. باعث میشه که چند لحظه حس کنم حتی نمیتونم نفس بکشم بعدش میفهمم نه !! شاید بتونم حتی خودم و فراموش کنم .. اما تــــــــو رو .. هــــــرگز !! همیــــــشه تو قلبمی ..

فـــرامـــوش کردن کسی‌ که به یـــاد توست و دوســـت داره ... بی‌ احـــترامـــی به قـــانون خـــاطـــره هاست ...!

از دیوانه ای پرسیدند : چه کسی را بیشتر دوست داری ؟ دیوانه خندید و گفت : ”عشقم” را… گفتند : عشقت کیست؟ گفت:عشقی ندارم! خندیدند و گفتند : برای عشقت حاضری چه کارهاکنی؟ گفت : مانند عاقلان نمیشوم ، نامردی نمیکنم ، خیانت نمیکنم ، وعده سرخرمن نمیدهم ، دروغ نمیگویم و دوستش خواهم داشت ، تنهایش نمیگذارم ، بی وفایی نمیکنم با او مهربان خواهم بود ، برایش فداکاری خواهم کر د،ناراحت و نگرانش نمیکنم ، غمخوارش میشوم… گفتند: ولی اگر تنهایت گذاشت ، اگر دوستت نداشت ، اگر نامردی کرد ، اگربی وفابود ، اگر ترکت کرد چه…؟ اشک بر چشمانش حلقه زد و گفت : اگر اینگونه نبود که من “دیوانه” نمیشدم…

بی خاطره تو  یک روزم هم  تباست

از بغض خاطره پل میزنم بهت به روزهای قبل به روزهای خوب تو جزرو مد و ماه زل میزنم به تو دریا رو با چشات هم سطح میکنم تو نقش اول این عاشقونه ا یی من با تو دیشه ها رو فتح میکنمممممم (بی منطق)

غرورت نمیذاره برگردی؟؟؟... میدونم! جوابمو نمیدی؟؟؟... میدونم! سکوت کردی؟؟؟... میدونم! محلم نمیذاری؟؟؟... میدونم! دستاتو بم نمیدی؟؟؟... میدونم! میرسه اونروزی که میخوای برگردی! تلفن و برمیداری... زنگ میزنی... بوق . بوق .. بوق ... برنمیدارم! عصبی میشی فوش میدی با خودت میگی.. کلاس گذاشتم! روز دوم زنگ میزنی ... بوق .بوق .. بوق ... برنمیدارم! با خودت میگی... غلط بکنم دیگه بش زنگ بزنم! روز سوم.. رد میشی از جلوی کوچمون میبینی حجله ی یه بنده خدایی و زدن سر کوچه ! دلت میسوزه! میگی بیچاره!جوون بوده.. میای نزدیک تر... میگی .. چقد قیافش آشنا میزنه! میای نزدیک تر... جوان ناکام ....؟ !!!! ئه !! اینکه منم!... بالاخره برگشتی!؟... ببخشید! نمیتونم جلو پات بلند شم! آخه زیر خاکم! دیدی آخر خرابت شدم؟ دیدی همه چیزم خاک شد؟... عشقم!... چه قد خوشگل شدی! چه مشکی بت میاد! کاش زودتر میمردم!... ئه! گریه نکن دیگه! یادته روز رفتنت؟ گریه میکردم... التماس میکردم... میگفتم نرو... روزای بعدش چی؟ یادته؟ التماس میکردم برگردی...? آخه گریه نکن! آخه نمیتونم اشکاتو ببینم! آخه زیر خاکم! آخه نمیتونم بلند شم! چی دارم میشنوم!! ا...

تو هم یکی مثل همه ... همه که هستن .. پس تو هم هستی .. حالا دیگه خاطرم جمه.

دوس داری تو کدوم فیلم دوباره عاشقت شم دوس داری تو کدوم فیلم دست تورو بگیرم کدوم سکانسو باید هدیه بدم به چشمات دوس داری تو کدوم نقش برای تو بمیرم تو فیلمای رمانتیک یا فیلمای پلیسی با حرفه ای بیام یا بیمار انگلیسی روسل کرو بشم تو فیلم گلادیاتور یا برسم به نقش آرنولد ترمیناتور تام هکس نیستم اما این رول بلید بمونه راکی جهانی شد با سیلوستر استالونه دوس داری با چه فیلمی خستگیتو در کنی تا اینو بازی کنم تا اخماتو پر پر کنی تو گادفادر چجوری عشقمو راضی کنم پاچینـــو یا براندو کدومــــو بازی کنم میخوام بیام سراغت حتی تو خاک دشمن میخوام نجاتت بدم درست مثل سوپـــرمــــــن با جانی دپ میامو تلخی مرد مرده شاید بفهمی عشقت چی به سرم آورده باور کن اینو که من تو فکرت هستم هنوز هرچیزی ممکن میشه تو فیلمای تام کروز دوس داری تو کدوم فیلم دوباره عاشقت شم دوس داری تو کدوم فیلم دست تورو بگیرم کدوم سکانسو باید هدیه بدم به چشمات دوس داری تو کدوم نقش برای تو بمیرم دوست داری تو کدوم نقش زندگیمــو ببینی توی کدوم لکیشن کنار من بشینی?

سال نوت مبارک عزیزم :* 2014